
بانوی قالیباف بجستانی که با تسهیلات کمیته امداد، گاراژ پدری را به کارگاه اشتغال ۵۰ نفره تبدیل کرد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کمیته امداد، در کوچهای آرام در شهرستان بجستان، پشت در گاراژی که روزگاری انبار وسایل خانه بود، حالا صدای منظم شانههای قالیبافی و گفتوگوی زنان روستایی شنیده میشود. این صداها، موسیقی زندگی زینب حسنزاده است؛ زنی که با اراده، صبر و بهرهگیری از حمایت کمیته امداد، توانست رؤیای اشتغال پایدار را در دل خراسان جنوبی محقق کند.
زینب حسنزاده، متولد ۱۳۷۲ و مادر دو فرزند، بیش از ده سال است که در حرفه قالیبافی فعالیت دارد. هنر بافت برای او تنها یک شغل نیست؛ میراثی خانوادگی است که از مادر و مادربزرگش به او رسیده. او میگوید: «از بچگی کنار مادرم پای دار قالی مینشستم. بوی پشم و رنگ نخ برایم بوی خانه بود. همانجا یاد گرفتم که هر گره، میتواند نانی برای سفره خانواده باشد.»
شروع کار او در یک فضای کوچک و ساده بود؛ همان گاراژی که پدرش در اختیارش گذاشت. نخستین دار قالی در همانجا برپا شد و کمکم همسایهها و اقوام نیز به او پیوستند. اما زینب میخواست کار را توسعه دهد و به یک کارگاه حرفهای تبدیل کند.
در سال ۱۴۰۲، با معرفی کمیته امداد امام خمینی (ره) بجستان به صندوق کارآفرینی صنعت و معدن، موفق شد ۵۰۰ میلیون تومان وام اشتغال دریافت کند. او نیز حدود ۲۵۰ میلیون تومان سرمایه شخصی وارد کار کرد و با این مبلغ، دارهای جدید، مواد اولیه و ابزار لازم را خریداری کرد.
او میگوید: «اگر حمایت کمیته امداد نبود، هیچوقت نمیتوانستم کارگاهم را توسعه بدهم. از ارائه طرح گرفته تا پیگیری مراحل وام، کارشناسان امداد کنارم بودند. این وام فقط پول نبود؛ انگیزه و اعتمادبهنفسی بود که مسیر زندگیام را عوض کرد.»
کارگاهی برای ۵۰ نفر در چند روستا
امروز کارگاه اصلی او در همان گاراژ پدری قرار دارد اما دیگر نشانی از انبار قدیمی ندارد. سه دار ۱۷ متری در آن نصب شده و ۱۲ بافنده بهصورت مستقیم مشغول کارند.
علاوه بر آن، با ایجاد کارگاههای نیمهمتمرکز در روستاهای مرندیز، سردق و فخرآباد، حدود ۴۰ نفر دیگر نیز بهصورت غیرمستقیم فعالیت میکنند.
در کارگاههای نیمهمتمرکز، دو دار ۲۴ متری (یکی از نوع ترکیباف)، دو دار ۱۲ متری و یک دار ۶ متری فعال است. بافندگان در این کارگاهها معمولاً روزمزد و گروهی کار میکنند، زیرا قالیهای بزرگ نیازمند همکاری چند نفره است.
به گفته زینب، کار گروهی و فضای صمیمی میان بافندگان باعث شده که انگیزه و کیفیت کار بالا برود. «وقتی بافندگان ببینند من هم کنارشان مینشینم و میبافم، احساس میکنند عضوی از خانوادهام. این همدلی راز ماندگاری کارگاه ماست.»
از قالی خراسان تا قالی ترکیباف
اگرچه کارگاه حسنزاده با قالیهای سنتی خراسان شناخته میشود، اما او در دو سال اخیر تولید قالی ترکیباف را نیز آغاز کرده است.
«در کارگاه آموزشی کمیته امداد یاد گرفتم چطور بافت ترکی انجام دهم. حالا دو سفارش از تبریز داریم؛ یکی بافته شده و دیگری در حال بافت است. کیفیت بالاتر این قالیها باعث شده مشتریان جدیدی جذب شوند.»
این ابتکار باعث شد ارزش افزوده تولیداتش افزایش یابد و زمینه همکاریهای بینشهری برای او فراهم شود. اکنون او در تلاش است با بهبود مواد اولیه و استفاده از نخهای ابریشمی، قالیهای صادراتی تولید کند.
تسهیلات کمیته امداد نهتنها به او امکان راهاندازی کارگاه را داد، بلکه زمینه اشتغال و آموزش زنان دیگری را نیز فراهم کرد. زینب توضیح میدهد: «بعد از شروع کار، چند نفر از شاگردانم هم با معرفینامه کمیته امداد توانستند تسهیلات بگیرند و دار قالی خودشان را برپا کنند. من نقشه و نخ را تأمین میکنم و آنها در روستاهای خودشان میبافند. این یعنی تسهیلات امداد، زنجیرهای از اشتغال ایجاد کرده است.»
هدف اصلی این نهاد از پرداخت وام، ایجاد استقلال مالی مددجویان است. تسهیلات اشتغال با سود کم و بازپرداخت بلندمدت، فرصتی است تا خانوادهها از چرخه فقر خارج شوند و با اتکا به مهارتهای بومی خود، کسبوکار پایدار شکل دهند.
با همه این موفقیتها، چالشهای اقتصادی نیز کم نیست. بازار فروش قالی با رکود مواجه است و گردش سرمایه در کارگاهها دشوار شده است.
زینب حسنزاده میگوید: «درآمد قالیباف فصلی است. ممکن است چند ماه طول بکشد تا یک قالی فروش برود. در این مدت باید هزینه مواد اولیه و مزد بافندگان پرداخت شود. اگر حمایت مالی میانمدت وجود نداشته باشد، تولید متوقف میشود.»
او پیشنهاد میکند بازارچههای دائمی فرش روستایی در شهرهای استان ایجاد شود تا تولیدکنندگان بتوانند بدون واسطه محصولات خود را بفروشند. به گفته او، نمایشگاههای فصلی در مشهد و بجستان میتواند انگیزه بافندگان را چند برابر کند.
زینب با دیدی واقعبینانه به آینده نگاه میکند. او میگوید: «با توجه به کاهش قدرت خرید مردم، بهتر است به جای قالیهای بزرگ، تابلوفرشها و قالیچههای کوچک تولید کنیم. این محصولات زودتر فروش میروند و برای کارگاههای کوچکتر هم مقرونبهصرفهاند.»
چشمانداز دیگر او، توسعه تولید قالی ترکیباف و همکاری بیشتر با مراکز بافندگی تبریز است. او امیدوار است با دریافت تسهیلات بیشتر، بتواند بخشی از کارگاهش را به تولید قالیهای ابریشمی اختصاص دهد.
زینب حسنزاده در پایان میگوید: «وام اولیه کمک بزرگی بود، اما برای ادامه کار کافی نیست. تولید قالیهای ابریشمی و صادراتی هزینه بالایی دارد. ما تولیدکنندگان فعال به تسهیلات بزرگتر و بازپرداخت طولانیتر نیاز داریم تا بتوانیم توسعه بدهیم و کار بیشتری ایجاد کنیم.»
او تأکید میکند که نظارت بر مصرف وامها و پرداخت مرحلهای آن، میتواند از هدررفت منابع جلوگیری کند و نتیجه واقعی در اشتغالزایی داشته باشد.
گرههایی از امید بر تار زندگی
با غروب آفتاب، صدای دار قالی در کارگاه حسنزاده هنوز شنیده میشود. زنانی که با دستان خسته اما دلهای امیدوار، گرهبهگره آینده خود را میبافند. زینب نگاهش را از قالی نیمهتمام برمیدارد و میگوید: «هر گره برای من یعنی امید. روزی این گرهها زندگیام را نجات دادند، حالا نوبت من است که امید را در زندگی دیگران گره بزنم.»
کارگاه او امروز نمونهای روشن از نتیجه تسهیلات هدفمند کمیته امداد است؛ جایی که یک وام کوچک، به زنجیرهای از اشتغال، اعتماد و خودباوری تبدیل شد.