از تسهیلات تا توانمندی؛ روایت بانویی که از سبد و گیوه، امید بافت

کد :
78520
آخرین به روزرسانی :
20 مهر 1404 - 09:19

از پیشنهاد صفحه «از تسهیلات تا توانمندی؛ روایت بانویی که از سبد و گیوه، امید بافت» به دیگران متشکریم.

Enter the email address of the recipient.
HTML is not allowed in this field.
دسته بندی
اشتغال و خودکفایی

از تسهیلات تا توانمندی؛ روایت بانویی که از سبد و گیوه، امید بافت

صدیقه نجف‌زاده، بانوی ۳۷ ساله ساکن روستای سریده از شهرستان بجستان با بهره‌گیری از وام پنجاه میلیون تومانی این نهاد، توانسته با دستان خود آینده‌ای تازه برای زندگی‌اش ببافد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کمیته امداد، در روستایی کوچک از توابع شهرستان بجستان، بانویی زندگی می‌کند که هر صبح، پیش از طلوع آفتاب، کارش را با صدای سبدهای حصیری و نخ‌های رنگارنگ آغاز می‌کند. صدیقه نجف‌زاده، متولد ۱۳۶۷، زنی است که زندگی‌اش با کار و تلاش گره خورده است. او سرپرست خانوار و مادر پسری خردسال است و با وجود دشواری‌های بسیار، هرگز اجازه نداده که سختی‌ها مسیرش را متوقف کنند.

حمایت کمیته امداد نقطه عطفی است که مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. پیش از، او با دستان خود کیف‌های سنتی و گیوه‌هایی می‌بافت و درآمد اندکی از این راه به دست می‌آورد، اما نداشتن سرمایه کافی و نبود امکانات، مانع رشد کارش می‌شد.

با دریافت تسهیلات پنجاه میلیون تومانی از کمیته امداد، توانست بخشی از وسایل مورد نیاز برای گیوه‌بافی و سبدبافی را تهیه کند و به‌صورت حرفه‌ای‌تر وارد عرصه تولید صنایع‌دستی شود.

او می‌گوید: «وقتی تسهیلات را گرفتم، انگار دری تازه به رویم باز شد. قبلاً فقط با وسایل ابتدایی کار می‌کردم، اما حالا می‌توانستم ابزار و مواد اولیه مناسب بخرم و حتی آموزش بدهم.»

سرمایه اولیه خانم نجف‌زاده در حوزه گیوه‌بافی حدود شش میلیون تومان بود، اما در زمینه سبدبافی هیچ سرمایه‌ای نداشت. با وام کمیته امداد توانست این کمبود را جبران کند و برای خود و دیگر زنان روستا فرصت اشتغال پایدار ایجاد کند.

او از همان ابتدا تصمیم گرفت تنها به تولید بسنده نکند، بلکه دانش و مهارت خود را به دیگران نیز منتقل کند.

به گفته خودش، طی دو سال گذشته بیش از دویست تا سیصد نفر از بانوان مناطق مختلف از جمله بجستان، جزین، آهنگ و روستاهای اطراف، زیر نظر او آموزش دیده‌اند. بسیاری از آنان اکنون به‌صورت مستقل کار می‌کنند و بخشی از درآمد خانواده‌شان را تأمین می‌نمایند.

از خانه پدری تا راهبری شغلی

خانم نجف‌زاده در خانه پدری‌اش در روستای سریده زندگی می‌کند. پدرش به دلیل سکته، توان کار ندارد و او سرپرستی خانواده را نیز برعهده گرفته است. با وجود تمام دشواری‌ها، هرگز تسلیم نشده و توانسته به یکی از بانوان فعال و تأثیرگذار در حوزه صنایع‌دستی منطقه تبدیل شود.

او در حال حاضر علاوه بر کار تولید، به‌عنوان راهبر شغلی نیز معرفی شده است؛ نقشی که به موجب آن، می‌تواند ضمن هدایت دیگران در مسیر کارآفرینی، طرح‌های اقتصادی جدیدی را نیز توسعه دهد. هرچند هنوز تأیید نهایی سمت او از سوی نهادهای ذی‌ربط انجام نشده، اما فعالیت‌های میدانی و آموزشی‌اش به‌خوبی نشان می‌دهد که شایستگی این عنوان را دارد.

محصولات خانم نجف‌زاده در سه مسیر اصلی به فروش می‌رسد: نمایشگاه‌های صنایع‌دستی در شهرهای مختلف، فضای مجازی، به‌ویژه از طریق صفحه اینستاگرام و فروشگاه‌های صنایع‌دستی در سطح شهرستان و استان، که برخی از آن‌ها محصولات را به‌صورت عمده خریداری می‌کنند.

اما مسیر فروش همیشه هم آسان نبوده است. او از تجربه تلخ برخی نمایشگاه‌ها مانند نمایشگاه فریمان یاد می‌کند که با وجود تأمین هزینه‌های حمل‌ونقل، غرفه و اسکان از سوی کمیته امداد، فروش چندانی نداشت.

«در بعضی نمایشگاه‌ها آن‌قدر فروش کم است که حتی پول مواد اولیه هم برنمی‌گردد. در حالی که باید بافنده‌ها را نقدی تسویه کنم.»

این مشکل باعث می‌شود که گاه در چرخه مالی کارگاه کوچک او وقفه ایجاد شود. با این حال، نجف‌زاده همواره با تلاش و برنامه‌ریزی، دوباره کار را از سر می‌گیرد.

در کنار او، خواهرش نیز در زمینه صنایع‌دستی فعالیت می‌کند. خانم نجف‌زاده می‌گوید: همکاری با خواهرش باعث شده بخشی از بار کاری تقسیم شود و کیفیت محصولات افزایش یابد. هر دو خواهر با تمام توان می‌کوشند تا نام روستای سریده را در عرصه صنایع‌دستی استان خراسان رضوی مطرح کنند.

پدر خانواده نیز با وجود بیماری، حامی معنوی آن‌هاست و از موفقیت دخترانش احساس غرور می‌کند. برای صدیقه نجف‌زاده، حمایت خانوادگی در کنار پشتیبانی نهادهای حمایتی، دو بال پرواز در مسیر پیشرفت بوده است.

تسهیلات، پلی برای عبور از محدودیت ها
تجربه خانم نجف‌زاده نشان می‌دهد که تسهیلات مالی کمیته امداد تنها یک وام نیست، بلکه ابزاری برای توانمندسازی و خوداتکایی است.

او می‌گوید: «وقتی کمیته امداد وام داد، فقط پول نداد؛ اعتماد داد. من احساس کردم کسی به من ایمان دارد و همین باعث شد با قدرت بیشتری ادامه دهم.»

تأثیر این اعتماد در عملکرد او آشکار است. نه‌تنها توانسته برای خود شغلی پایدار ایجاد کند، بلکه برای ده‌ها زن دیگر نیز اشتغال مستقیم و غیرمستقیم به‌وجود آورده است.

 بسیاری از شاگردان او اکنون محصولات خود را تولید و به بازار عرضه می‌کنند و حتی برخی از آنان در آموزش دیگران مشارکت دارند.

خانم نجف‌زاده برنامه‌های متعددی برای آینده دارد. او می‌گوید قصد دارد فعالیت خود را در چهار محور توسعه گیوه‌بافی با طرح‌ها و رنگ‌های مدرن‌تر، سبدبافی صادراتی با مواد اولیه وارداتی و کیفیت بالاتر و راه‌اندازی کارگاه فرش‌بافی با دستگاه تافتینگ (راگ) که از چین وارد می‌شود و حدود پنجاه میلیون تومان سرمایه نیاز دارد و ایجاد یک کارگاه تولیدی محلی برای اشتغال زنان بی‌سرپرست و مددجویان منطقه گسترش دهد.

او باور دارد که در مناطق کوچک، به دلیل اشباع بازار محلی، باید نگاه را به شهرهای بزرگ‌تر و حتی بازارهای صادراتی معطوف کرد. به همین دلیل تلاش دارد محصولات خود را از طریق نمایشگاه‌های ملی در مشهد و تهران معرفی کند.

صدیقه نجف‌زاده از تجربه خود چنین می‌گوید: «به همه می‌گویم منتظر کمک دیگران نباشید. اگر خودتان شروع کنید، کمک هم به‌دنبالش می‌آید. مهم این است که هنر یاد بگیرید و از آن استفاده کنید.»

او باور دارد که استقلال مالی زنان نه‌تنها سبب بهبود وضعیت اقتصادی خانواده‌ها می‌شود، بلکه اعتماد به‌نفس و نقش اجتماعی آنان را نیز تقویت می‌کند.

در نگاه او، کمیته امداد تنها نهاد حمایتی نیست، بلکه یک همراه واقعی در مسیر رشد است.«هر وقت کمکی خواستم، اگر امکانش بود دریغ نکردند. مهم این است که خودت بخواهی و اهل کار باشی.

داستان خانم نجف‌زاده، روایت زنی است که از دل محرومیت، توانمندی را زاده است. او با استفاده از تسهیلات کمیته امداد، نه‌تنها زندگی خود را سامان داده، بلکه با آموزش و حمایت از دیگران، حلقه‌ای از توانمندسازی اجتماعی را در روستاهای بجستان ایجاد کرده است.

این گزارش نشان می‌دهد که اگر حمایت مالی با آموزش، انگیزه و پشتکار همراه شود، می‌تواند مسیر زندگی یک خانواده و حتی یک روستا را تغییر دهد.

خانم نجف‌زاده امروز دیگر یک مددجو نیست؛ او یک راهبر شغلی، یک معلم، و الگویی برای زنان روستایی است که باور دارند می‌توان با دستان خویش، آینده‌ای روشن بافت — حتی اگر آغاز راه با یک سبد خالی باشد.

X
می‌خواهم کمک کنم (واریز آنلاین)
X